شعر جدیدم
حقیقتش اینو برای یکی از همکلاسیام با وزن اسمش نوشتم تو زنگ اجتماعی .. با طرب و شور وفا کرده ای وه که ببین باز چه ها کرده ای از بر دل بار سفر بسته ای عزم رسیدن به کجا کرده ای خنده کنی ، گریه کنی ، بازهم دلبری و مهر و وفا کرده ای یار منی ، طالب دیدار خود این دل مجنون ز جفا کرده ای شعر نباشد بس این حرف من دلبر من بین که چه ها کرده ای ! شعر نمی خوانم و هم شاعرم بین که مرا در چه فدا کرده ای ای که دل غمزده ی عاشقم باز پر از مهر و وفا کرده ای د...