وبلاگموبلاگم، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره
⚡⚡🪄🔮Patterhead🔮🪄⚡⚡⚡⚡🪄🔮Patterhead🔮🪄⚡⚡، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه سن داره

دنیای سایه

الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ☘🌱

خاطره امروز و دیروز

دیروز : صبح رفتیم دریا و....که نوشتم عصر بعد از کلی استراحت رفتیم پینگ پنگ رو میزی با یه پسر ۵ ساله بازی میکردم😐 اول هی میزاشتم ببره ازم بعد دیدم نه...رجز میخونه منم تو ۶ دور ازش بردم 😄😄😂🙂 بعدش بابام با دوچرخه اومد دنبالم با همکارای مادرم رفتم دوچرخه سواری ، بعدشم شام و دریا.. آسمان همچون نگاه های پر مهر خداوند  ، درخشان و همچون زیبایی مطلق درخشان ، دلم گرفته بود ، انگار مهربانی هایم را گم کرده بودم تا پیشکش ستارگان دوخته شده به آسمان کنم ، اما شاید ، مهربانی اندک من  در مقابل خوبی های بیکران آنها ، هیچ بود.... شب خوش آسمان ! موقع شام با گربه ها ماجرا داشتیم😂😂 صبح ساعت ۱۰ پاشدم رفتم با بابام موتور چهارچرخ سو...
13 مرداد 1401

تولد پارت ۱

سلام علیکم بنده هنوز هیچ کاری برا تولدم انجام ندادم😂😂 خواهرم از ساعت ۱۱ داره تو پارکینگ دوچرخه سواری میکنه گوشیمو دادم ۳ ساعت و نیم بازی کرده باتریم از ۴۶ به ۶ درصد رسیده بود😐😐😐 منم رفتم باهاش تو پارکینگ دوجرخه سواری سوار دوچرخه قراضه درواقع دوچرخه قدیمی خودم شدم و خواهرم هلم میداد 😐😐😐😂😂😂😂
25 تير 1401

سوار درخت شدن😐😐

تو مدرسه ما یه درخت توت هست و یه درخت که مثل  نردبون میمونه  من ۳ بار ازش بالا رفتم 😐  شورانگیز از درخت توت بالا میرفت😐🙌🏻 یبار امتحان عربی بود من خیلی حرص خورده بودم بعد امتحان پریدم بالا  زود اومدم  بار دومم همینطور  بار سوم اخرین امتحان بود و گیر کردم😐 آقا مثل گربه ها همونجا بودم  یکی از بچه های سال دیگه ای بود خیلی دوستش داشتم  اومد از ذوق دیدن اون افتادم😐🙌🏻
17 تير 1401

مرد سالخورده ی مهربانم..خاطره سوم

پدر بزرگم مغازه دار بود،  از آن دکان های قشنگ قدیمی داشت که بوی پفک نمکی میداد  تو یخچال البرز قدیمیش ، مر شیشه های پپسی و کانادا و کوکا کولای سیاه بود  ادویه داشت ، شامپو گلنار و تخم مرغی داشت ، صابون گلنار و عروس سبز داشت ، سبد میوه اش پر نوبرانه بود .. بالای یخچال البرزش پر از کیسه های رنگارنگ آبنبات ترش و ابنبات قیچی و یک مدل شکلات سفت بود! دفتر نسیه اش خالی.... آبروی افراد مستمند مهم تر از پول و بدهکاریشان بود ... راستی ! اسم مغازه اش عدالت بود .. مثل کارهایش.. از خانه تا مغازه راهی نبود ، گرچه بیشتر وقت در مسجد نماز میخواند.. یک سال تابستان از خانه اش با دایی رفتم مغازه اش... مثل ...
16 تير 1401

فکت هایی راجع به میس شورانگیز ، سلبریتی دوم مدرسه

سلام علیکم  من قول داده بودم راجع به میس شورانگیز یک فکت جامع و کامل بسازم ۱_ ایشون کره لاور هستند و عاشق گرفتن گوشی که نت داره حهت دیدن موزیک ویدیو اکسو😐🙂 ۲_عاشق شیطنت البته وقتی بنده پایه باشم ایشون حوصله ندارن ۳_ در تمام مدت میز جلویی ایشون بودم این جمله آشنا شنیده میشده : _داری چیکاررر میکنیی😐😛 ۴_علاقه به کرم ریزی نداره ۵_وایب توت فرنگی و شکلات تلخ میده ۶_در بالا رفتن از درخت تبحر خاصی بکار میبره  ۷_به من میگفت پاچه خوار ۸_دومین شخص محبوب کلاس بعد بنده😎😎😎 ۹_ دوست خوب خودمه😛😛بتون نمیدمش ۱۰:عاشق نوشتن آرم بی تی اس و گروه های کیپاپ با ماژیک نقره ای روی میز 😛😛 ...
5 تير 1401

گیر کردن اینجانب پشت مبل

بهترین بچه وبلاگ

از نظر من بهترین بچه وبلاگ اسرا است  که هفته ای دوبار با ریحانه قهر میکنه  خیلی بامزه و شیرینه  خیلی باحاله خلاصه بچه ی خوبیه 😊 فالوش کنید😂
3 خرداد 1401

فرغون سواری در مدرسه

بچه های مدرسه ما  پریروز تو مدرسه دوچرخه ی بچه ی سرایدار رو برداشته بودن عین مهد کودکیا بازی میکردن دختره(۵ سالشه) در اومد از خونشون به اینا پوکر نگاشون میکرد😐 بعد یکی از بچه های همون کلاس اومد دوچرخه رو برد یه دور خودش سوار شد بعد بچه سرایدار رو سوار کرد تا خونشون بردش  بعد اینا کم نیوردن فرغون پیدا کردن فرغون سواری 😐 امروز دوباره بعد آزمون هماهنگ من رفتم بهشون گفتم بیایید منو سواری بدید 🤣🤝🏻 اینام کله شق دوباره فرغون آوردن بعد تو مدرسه سواری میدادن (مشاورمون امروز جای مدیر و معاون بود به تنگ و توبه اومد) اینا رو دید از بلندگو گفت فرغون سواری خوش میگذره ؟ بزارید سر جاش 🤣 اینام یکی دوبار...
20 ارديبهشت 1401
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دنیای سایه می باشد