وبلاگموبلاگم، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره
⚡⚡🪄🔮Patterhead🔮🪄⚡⚡⚡⚡🪄🔮Patterhead🔮🪄⚡⚡، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

دنیای سایه

الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ☘🌱

چهارشنبه سوری

1400/12/27 20:58
نویسنده : سایه
619 بازدید
اشتراک گذاری

خب خب خب 

یکم از حالت تنبلی در اومدم و اومدم واستون خاطره ی چهارشنبه سوری ام رو بزارم

خب شب قبلش من داشتم مثل بچه ی خوب برای معلما کارت پستال درست میکردم که یه نگاه به گوشیم گردم و.... بلهههه تعطیل شد😐💔

منم رفتم کلی بازی و آخرش یه نوشیدنی گاز دار با طعم انبه خوردم و خواب 

فردا ساعت ۹ صبح پشت خونمون یک ترقه انداختن که قلبم و مغزم و همه داشتن از ترس سکته میزدن!😐💔💔💔

من و خواهرم پاشدیم و من نت وصل کردم که داییم اومد🙂🙂🙂

دیگه یکم با دایی حرف زدیم منم رفتم ترکیب محبوبم رو زدم به رگ !

ساقه طلایی و چای!☺🙂🙂🙂

اومدم نی نی وبلاگ مثل همیشه هیچکس نبود !

بعد رفتم پینترست و بعدش گروه واتساپ کلاسمون! 

بقیش ویسه 😅

بعد بابام اومد دنبال خواهرم و بردش روز دوستی تو مدرسه💔💔

منم تنها یاد روزای دبستان افتادم 💔💔💔💔💔💔

بعدش خواهرم اومد گفت بابا ترقه خریده ،🙄🙄🙄

چشمم روشن🙄🙄😐👏👏

از خواهرم اصرار از بابام انکار😂😂😂❤❤

حالا ظهر مامانم اومد و.....(خلاصه میکنم)

حاضر شدیم بریم خونه مامان بزرگ❤❤

بماند که چقدر نو راه خوش گذشت و بوی بهار حس شد😍😍❤

اومدیم جلوی در عموم یک کنده ی گنده آورد 😳😳😳

پسر عمو ها و بچه های همسایه رفتند لاستیک آتیش زدند و....

(هر ده دقیقه یکبار یه کپسولی و ترقه کبریتی می‌زدند دلم پاره میشد💔💔💔😐😐😭)

بعد بابام رفت و با یه عالمه فشفشه و... اینا اومد😐😐💔💔💔👏👏

دیگه اینقدر ترقه زدند که با جیغ من پایان یافت😐💔💔💔

دیگه تموم شد و رفتیم داخل 

مادربزرگ و بابا بزرگ جونی آش پخته بود❤❤❤❤

دور هم خوردیم و دیگه کم کم رفتیم خونه هامون😐❤👏👏

تو راه کلی آتیش دیدم💔💔👏👏

دیگه تموم شد🙂

پسندها (6)

نظرات (3)

ورود به نی نی وبلاگ

ارسال نظر در این پست تنها برای نی نی وبلاگیها مجاز می باشد، بدین منظور لطفا ابتدا وارد منوی کاربری خود در نی نی وبلاگ شوید.

27 اسفند 00 23:16
چرا نی نی وبلاگ انقدررر  خلوتههههههه😐😐😐
سایه
پاسخ
نمیدونم

28 اسفند 00 12:34
منم پناه برده به پتو و خوابیدم البته با محافظ گوش تونستم بخوابم
سایه
پاسخ
من صبح با اون ترقه قلبم یکساعت میزد
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
28 اسفند 00 13:00
همیشه به خوشی
سایه
پاسخ
ممنون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دنیای سایه می باشد