حال خوب من
چند روز دیگه که تعطیل بشیم ، بهاره....
بوی گل و سبزه و چمن و دشت تو نفس هامون پیدا میشه..
نمیگم که حتی اون بوی شوینده خونه تکونی چه حالی داره ؟
سیخونک به شیرینی عید...
نوشتن تند و تند تکالیف ....
خواب تا لنگ ظهر...
بلبل...
سبزه....
توی شهر ما یه کوچه ای هست که عید که میشه فقط جا داره برای دیدن!
سبزه ...
سنبل ...
ماهی..
لوازم هفت سین...
سمنو...
سبزی سبزی لو...
آکواریوم پر از ماهیهای قرمز و سیاه !
ماهی های پرورشی برای سبزی پلو!
وای خدا!
کلی دسته ها و خوشه های گندم!
اصلا عید برای من همون کوچه است!
بخش دوم
این بخش دلم رو به درد میاره !
چون عید با وجود عزیزانی برای ما طعم عید داشت که ، تنها یادگاریشون قاب عکس بالای طاقچه هاست....
لباس های نورو بپوشی و به قولی تیپ بزنی ....
شکوفه های درخت های حیاطو دیدی؟
یا عطر اون شیرینی آرد نخودی سفت؟
بخش سوم
نوبت گشت و گذار میرسه و در آخر شروع ترم🙂
ولی این بازم خوبه !
آخه کی بدش میاد که تو هوای بهاری درس بخونه؟
سبزه ، سبزه و بازهم سبزه!
بوی چمن تازه ...
مسافرت
مهمونی
هوای خوب
تو دل من چه میگذره؟😍
حالا شما برام بگید :
۱_حال و هوای شما از عید چجوریه؟
۲_بهار با اوندنش چجوری حالتون خوب میکنه؟
۳_هفته های آخر اسفند چه طعمی داره ؟(خودم :طعم بدبختی😥)
(مدرسه تا ۲۵ امتحان گذاشته)