هیچی من اومدم و هنوز رد گواش رو لباسم پیداس فردا امتحان قرآن داریم امروز فیزیک و ریاضی و ادبیات داشتیم (معاونمون دبیر انشا هست که فوق العاده باحاله) مدرسه بهمون حلیم داد❤ دیگه ... بزارید از کلاس بگم یکی بهم بگه من سلبریتی شدم😦 چون کل مدرسه منو میشناسن😂😂😂 دیگه هیجی ندارم و از همین تریبون میگم ملیکا نکات فیزیک رو بفرست خواهرم🙄🙄💔 ❤
سلام خوبید؟ اینروزها تمرین صبر و مقاومته ولی از نظر من اصلا اینطور نیست چشمام داره میسوزه از بی خوابی😩 از روز دوشنبه شروع کنم .... امتحانات شروع شده بود ... ساعت آخر والیبال بازی کردیم موقع یار کشی من قهر کردم رفتم😐💔خودم از حرکتی که زدم خندم گرفت😐 باز اومدم رفتم گروه آرمیتا اینا که قوی تریم .. باز مثل همیشه کلاس دیگه هم اومدن (دبیرشون نیومده بود ) یکی از حرفه ای هاشون میخواست بیاد تو گروه ما که دبیرمون نزاشت😐💔 گفت تو بری اون یکیا هیچ شانسی ندارند 💔💔🥲 ولی اون کوتاه نیومد دوست دیگشو آورد گروه ما 🙂 من مثل همیشه کج میزدم 😂 کلی بهتر از عتیقه خان بود (یکی از بچه های اون گروه که اصلا بازیش یه فیلم طنزه) هر بار زد...
سلام ! اینروزها تصمیم گرفته ام مانند قدیم ها برای خودم بنویسم ، فقط و فقط برای خودم.🙂🙂 اینروزها سایه غمگین شده ، شور و شوقی ندارد .☹ یاد آن روزی که دوماه قبل لوازم تحریر گرفته بودم .... بخیر 🙂 اما واقعا دلم گرفته ... دلتنگ برای عصر های تابستان زمانی که پرتو های کمرنگ خورشید در زمان عصر به برگ های درختان برخورد میکرد و با بازتاب پرتوهای ملایم خورشید، منظره ی شکوهمندی به جود می آمد. آنگاه حتی بی احساس ترین انسان ها و مخلوقات جهان با دیدن این منظره به وجد می آیند. امروز رفتیم گل مریم خریدیم این کتاب شعر خیام رو خیلی دوست دارم ، جای جای برگه هاش پر از عطر گلهاست... واقعا خاطره انگیز و خوبه.. ت...