وبلاگموبلاگم، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره
⚡⚡🪄🔮Patterhead🔮🪄⚡⚡⚡⚡🪄🔮Patterhead🔮🪄⚡⚡، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

دنیای سایه

الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ☘🌱

روزهای سپید من پارت ۳

1400/8/19 19:54
نویسنده : سایه
769 بازدید
اشتراک گذاری

+سلام به همه
این صدای پدر خانواده بود که بالاخره از دفترش اومده بود ...
_سلام بابا نمیدونی امروز سایه چه داد و غالی راه انداخت 😂
این صدای دختر کوچیکه بود که مثل همیشه داشت چغلی سایر اعضای خونه رو
به پدرش می‌کرد....
- برام تعجب داشت اگه نمیکرد
بعد هم خطاب به همسرش مامان خانم گفت :
_سایه نگفت که میاد امشب اینجا یا نه؟
+فکر نکنم ولی میاد ..... راستی ..... ولش کن بزار بعدا بگم..
-سلام به همه
این صدای سایه بود که تازه آمده بود ...
آدری گفت :
+سلام سایه جان چه عجب خواهر اخمالوی ما یکمی مهربون شده😜😜😜
-بسه آدری اینقدر مزه نریز۰_۰
پدر گفت :
-روزت چطور بود....
سایه با حالتی نیمه دلخور و نیمه بی تفاوت گفت :
-هیچی...
پدر گفت
-راستی من فردا برای سخنرانی میخوام اون کت قشنگه رو بپوشم که برای کریسمس بهم دادی!
سایه کشدار گفت :
-پدررررررر عزیزم همایش امروز بود....

خواهر کوچیکه با لحنی موزیانه گفت :
+پدر نمونه ی سال ....
پدر و سایه هردو داد زدند :
_اما بس کن !
اما (خواهر کوچیکه) گفت :
_مگه دروغ میگم!

پسندها (1)

نظرات (0)

ورود به نی نی وبلاگ

ارسال نظر در این پست تنها برای نی نی وبلاگیها مجاز می باشد، بدین منظور لطفا ابتدا وارد منوی کاربری خود در نی نی وبلاگ شوید.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دنیای سایه می باشد