وبلاگموبلاگم، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره
⚡⚡🪄🔮Patterhead🔮🪄⚡⚡⚡⚡🪄🔮Patterhead🔮🪄⚡⚡، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

دنیای سایه

الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ☘🌱

معرفی نامه ی شخصیت های داستانم

پدر سایه برای ادامه تحصیل وقتی سایه ۱۰ سال داشته میاد لندن. پدر مادر پدر سایه از قبل تو لندن بودن ! یعنی مدر بزرگ و مادربزرگ پدری سایه  ولی سایه خودش همیشه میره آمریکا همونجا هم ادامه تحصیل داده . جکسون یا همون جک برادر سایه است که از سایه یکسال بزرگتره و خواهر دوقولش مارگارت یا همون مگه ! جو و مایکل هم یک سال از سایه کوچیکتر ترند و اونا هم دو قلو هستند. آدری از سایه ۴ سال و سپیده ۶ سال از سایه کوچیکتره  اما اینجا ۱۵ سالشه و هری هم همینطور (در ادامه توضیح میدم) تو داستان قبلی یه سری از دوست های خانوادنگی سایشون رو توضیح دادم  راجع خونه سایه اون یه همسایه مخترع داره که یکی از اختراعاتش روبروی ویلا ی اونب...
10 فروردين 1401

خونه تکونی

الان که دارم این پست رو مینویسم از سرمای خونه به زیر پتوی گرم و نرم پناه بردم و روی تختم لم دادم و به پنجره خیره شدم  گوشی بابام رو ویبره است و خود بابام با خواهرم قایم موشک بازی می‌کنه🙂👏👏 برنامه دارم تا بعد از نت گردی یکم به درسام برسم🤓 خب از چهارشنبه ۲۵ اسفند شروع میکنیم. مامانم اومد و گفت باید طبقه هارو بریزم بیرون ، پاشو برو اون طبقه ی درهمت رو مرتب کن😐😐😐💔 منم گفتم کاری دیگه ای نیست؟😂 گفت چرا یکم جلو دری ها و... اینا هست باید بشورم 😶 منم گفتم خب بده من ببرم بشورم 🤓🤓🤓 بله مادر من از دوتا جلو دری کل قالیچه های خونه رو داد به من😐😐 منم مثل بچه ی گل کل تاید هارو تموم کردم 🙂 اومدم واتس...
28 اسفند 1400

چهارشنبه سوری

خب خب خب  یکم از حالت تنبلی در اومدم و اومدم واستون خاطره ی چهارشنبه سوری ام رو بزارم خب شب قبلش من داشتم مثل بچه ی خوب برای معلما کارت پستال درست میکردم که یه نگاه به گوشیم گردم و.... بلهههه تعطیل شد😐💔 منم رفتم کلی بازی و آخرش یه نوشیدنی گاز دار با طعم انبه خوردم و خواب  فردا ساعت ۹ صبح پشت خونمون یک ترقه انداختن که قلبم و مغزم و همه داشتن از ترس سکته میزدن!😐💔💔💔 من و خواهرم پاشدیم و من نت وصل کردم که داییم اومد🙂🙂🙂 دیگه یکم با دایی حرف زدیم منم رفتم ترکیب محبوبم رو زدم به رگ ! ساقه طلایی و چای!☺🙂🙂🙂 اومدم نی نی وبلاگ مثل همیشه هیچکس نبود ! بعد رفتم پینترست و بعدش گروه واتساپ کلاسمون!  ...
27 اسفند 1400

سایه هستم از خانه تکانی

اینجا  بهم ریخته است (با لحن رامبد جوان تو خندوانه بخونید) حال من چطوره ؟ خسته است حال شما چطوره ؟ عالی  حال مامان من چطوره؟  عالی!
26 اسفند 1400

تشکر ویژه از سال بالایی های گل دارم

که توی این هفته آنقدر روی مخ مدیر و معاون رفتند که امروز و فردا تعطیلیم 🙂
24 اسفند 1400

وبلاگ ۹ ماهه ی من🙂

۹ ماه گذشت.... شادی هامو اینجا ثبت کردم غم ها و دردل هامو اینجا ثبت کردم این آخرین ماهگرد وبم توی سال ۱۴۰۰ هست... سالی که اگرچه خیلی چیزارو گرفت  ولی با بهترین چیز های ممکن جایگزین کرد... من اومدم اینجا و دردل هام ، داستان هام و حرف هامو نوشتم  و چه دوستان خوبی که اونها رو حمایت کردند... وبلاگ عزیزم دوستت دارم  نی نی وبلاگ کاش همیشه بمونی تا چند سال دیگه بیام و ب،م  یه روزی یکی بود که می‌نوشت اینجا .... ...
21 اسفند 1400
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دنیای سایه می باشد