وبلاگموبلاگم، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره
⚡⚡🪄🔮Patterhead🔮🪄⚡⚡⚡⚡🪄🔮Patterhead🔮🪄⚡⚡، تا این لحظه: 2 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

دنیای سایه

الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ☘🌱

رامسر

1401/4/6 0:47
نویسنده : سایه
248 بازدید
اشتراک گذاری
غمش در نهانخانهٔ دل نشیند

بنازی که لیلی به محمل نشیند

به دنبال محمل چنان زار گریم

که از گریه‌ام ناقه در گل نشیند

خلد گر به پا خاری آسان بر آرم

چه سازم به خاری که در دل نشیند

پی ناقه‌اش رفتم آهسته ترسم

غباری به دامان محمل نشیند

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی

ز بامی که برخاست مشکل نشیند

عجب نیست خندد اگر گل به سروی

که در این چمن پای در گل نشیند

بنازم به بزم محبت که آنجا

گدایی به شاهی مقابل نشیند

طبیب از طلب در دو گیتی میاسا

کسی چون میان دو منزل نشیند؟

 
سلام به همه شما
بالاخره تنبلی ام تموم شد و شروع به نوشتن سفر ۷ روزه ام به بهشت بی نظیر جهان یعنی شمال کشور رو شروع کردم
خیلیه خب
قرار شد ۷ اسفند به شهر زیبای رامسر بریم
اما متاسفانه بنا به دلایلی ۸ ام رفتیم
صبح ساعت ۴ بیدار شدیم و ۵ حرکت کردیم ، تو مسیر بنده فقط آهنگ گوش دادم تا اینکه از یک منظره ی فوق العاده رسیدیم و چندتا عکس گرفتیم
رفتیم و رفتیم رسیدیم به بابل
اونجا به مدت ۳۵ دقیقه توقف داشتیم بعد از بابلسر ، فریدونکنار، محمود آباد ، آمل (من اینجا خواب بودم وقتی رسیدیم نور بیدار شدم و تا همینجا یادمه)
نور... خداوندا عجب شهری بود
واقعا معماری جذابی در خانه هاش بکار رفته بود !(ولم کنن فقط از نور میگم ) خلاصه رسیدیم رامسر
بنده که از تمام ۹۹ سرچم در گوگل برای جاهای دیدنی رامسر کاخ مرمر رو دیده بودم به محض رسیدن دنبال کاخ مرمر بودم
رفتیم به اونجایی که رزو کرده بودیم ، یه ویلا با درختای جذاب پرتقال و نارنج (خانم صاحبخانه اینقدر مهربان بود که وقتی فهمید من گلخونه دارم یکی از گلای خاص همون منطقه رو بهم داد تا بتونم تو شهر خودم پرورشش بدم)
اونجا ۴ تا گربه بود!(با یکیشون تا روز آخر ماجرا داشتم)
آها از مسیر نگفتم
پر از شالای بافتنی خاص و قشنگ بود که در آخر یکیشو خریدم
خلاصه شب شد و ما خواستیم بریم دریا
پروردگارا،چقدر هوا سرد بود!
اول تو بلوار قرینه و جذاب کازینو پیاده روی کردیم و بعد چون ماشینمون رو بر نداشته بودیم تاکسی گرفتیم🥲(چون از کازینو تا دریا خیلی راه بود)
رفتیم دریا و فقط یادمه سرد بود و من و مادرم گرشا رضایی میخوندیم
فردا صبح اولین نفر بیدار شدم بریم کاخ مرمر
مدیونید بگید گم شدن کیف و گوشی مادرم تقصیر من بوداا!
خلاصه بزارید عکسا روایتگر باشن











بقیه رو تو پست بعد میزارم
























































































































پسندها (4)

نظرات (8)

𝓽𝓪𝓷𝔂𝓪𝓽𝓪𝓷𝔂𝓪
6 تیر 01 10:34
چ جای قشنگی😍
واقعا گوشی مامانت گم شد😂
سایه
پاسخ
آره هنور تو ذهنمه😍
آره گوشی اپل ولی بعدش تو نگهبانی پیداش کردیم😅😅(مدرک جرمش که کار من بوده هم هنوز تو گوشیمه)
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
6 تیر 01 10:55
همیشه به گردش و شادی
ما هم ماه پیش رفته بودیم شمال و با اینکه خرداد ماه بود ولی من اونجا احساس سرما میکردم و همش سوییشرتم تنم بود
سایه
پاسخ
ممنون مهربونم❤ همچنین ❤❤❤🙏🏻
آره کلا شمال سرده  ما مرداد رفته بودیم  یبار اونجا پولیور تنشون بود ، اما الان شهر کویری ما ۲۴ ساعته کولر روشنه و هوا جوری گرمه که آب بزلری قل قل میجوشه🥵🥵🥵🥵
𝓽𝓪𝓷𝔂𝓪𝓽𝓪𝓷𝔂𝓪
6 تیر 01 15:07
عه😂
سایه
پاسخ
😅
전숙훈:) ✌🏻🖤전숙훈:) ✌🏻🖤
6 تیر 01 17:41
اووووو 
چقد عکس🤣🙂
عه گوشی مامانت گمشده بود 
خداروشکر پیداشد👻
سایه
پاسخ
تازه نصفشه😃
آره
전숙훈:) ✌🏻🖤전숙훈:) ✌🏻🖤
6 تیر 01 17:41
لطفا پست من را لایک کن
سایه
پاسخ
چشم
🌼 نوشین 🌼🌼 نوشین 🌼
7 تیر 01 15:17
عالییی سایه ی عزیزم 😍&hearts️
چقدر دقیق و موبه مو عکس گذاشتی😍
همیشه به گردش و خوشی
سایه
پاسخ
مرسی نوشین مهربونم😘
اره هنوز کلی هم مونده😊
مرسی نفسم😘
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
7 تیر 01 16:51
وای واقعا تحمل هوای گرم هم سخته
راستی شعری که اول پستت گذاشتی خیلی قشنگه سایه جان🙂
سایه
پاسخ
خیلی الان کولر باد گرم میزنه🥲
ممنون خودمم عاشق شعر نواییم حتی با ویولنمم زدمش🥲❤ 
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
7 تیر 01 23:56
وای خدا ویولن میزنی؟ چقدر قشنگ چقدر عالی چقدر جذاب! من عاشق ویولنم
کلی ذوق کردم ماشالا خانوم هنرمند موفق باشییی
سایه
پاسخ
آره از ۹ سالگی 🙂 خیلییییی مممنونم خیلیییی لطف دارید شما🙂🙂❤😘😘😘❤❤
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دنیای سایه می باشد