کاش میدونستی خاطرت ..چقدر عزیزه این روزا..اونی که دنیاش بودی تو ، خیلی مریضه این روزا..
مینویسم...
همیشه از غیر و هوا و ابر و درخت و عاطفه نوشتم..
از حالا برای خویش مینویسم..
خویشی که در خویش گم شد..
غول پر هراس اضطراب به سراغ دخترک نحیف و رنجور که هنوز التیام زخم های چند ماهه اش کامل نشده می آید..
من...
چند سالی ایست غم بزرگی بر دوش دارم .
نشد نشد و بازهم نشد
نشد که بنویسم و درد را افشا کنم..
فقط دعایم کنید..دعا...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی