دنیای سایه

خب خب خب  یکم از حالت تنبلی در اومدم و اومدم واستون خاطره ی چهارشنبه سوری ام رو بزارم خب شب قبلش من داشتم مثل بچه ی خوب برای معلما کارت پستال درست میکردم که یه نگاه به گوشیم گردم و.... بلهههه تعطیل شد😐💔 منم رفتم کلی بازی و آخرش یه نوشیدنی گاز دار با طعم انبه خوردم و خواب  فردا ساعت ۹ صبح پشت خونمون یک ترقه انداختن که قلبم و مغزم و همه داشتن از ترس سکته میزدن!😐💔💔💔 من و خواهرم پاشدیم و من نت وصل کردم که داییم اومد🙂🙂🙂 دیگه یکم با دایی حرف زدیم منم رفتم ترکیب محبوبم رو زدم به رگ ! ساقه طلایی و چای!☺🙂🙂🙂 اومدم نی نی وبلاگ مثل همیشه هیچکس نبود ! بعد رفتم پینترست و بعدش گروه واتساپ کلاسمون!  ...

اینجا  بهم ریخته است (با لحن رامبد جوان تو خندوانه بخونید) حال من چطوره ؟ خسته است حال شما چطوره ؟ عالی  حال مامان من چطوره؟  عالی!

که توی این هفته آنقدر روی مخ مدیر و معاون رفتند که امروز و فردا تعطیلیم 🙂

د بدبخت ترین حالت ممکن منم که همه ی بدبختی ها بر سرم🥲🥲 ساعت ۲۲:۱۵ اعلام کردن فردا حضوریه🥲🥲🥲😊😊 ...

روز شنبه ی من با عجله جواب دادن به سوالات همانا و جا انداختن یک سوال همانا  تاخیر و کند بودن نت همانا و بدبختی همانا  خدا صبر دهد همانا🙂🙂🙂🙂 ...

هیچی😐💔 اصلا برام مهم نیست💔😐 پامیشم میرم فن یکی دیگه میشم😐💔 حالا اگه فیلم محبوبت حذف بشه چی؟ دو روز گریه میکنم روز سوم میرم یه چیز دیگه میبینم🙂💔 حالا اگه فیلم محبوبت واقعی باشه؟ نمیدونم...🙂💔 یا البفضل 😱😱😱😱😱😱🙃🙃💔💔💔 ...