۱۹مهر تولدتون مبارک آقای شعر و ادب
زادروز دکتر شفیعی کدکنی مبارک انشالله سایه اشون همیشه بر سر اهالی ادبیات پارسی مستدام باشه 🙂🙂 پ.ن شعر معروف کودکی به نام شادی و به کجا چنین شتابان و خطابه بدورد اثر ایشان هست .
نویسنده :
سایه
13:18
عنوان ندارد
اینروزا که هوا خوبه و همه چیز عالیه دوست دارم همه کارامو کرده باشم یه دیوان رهی یا مولانا بردارم با اهنگ ها بنان و یک لیوان چای که با سبک مخصوص خودم دم کرده باشم بخورم ..بازآ بازآ سوی رهی .. به کجایی ای غمگسار من بازآ.. اینروزا واقعا به فراغت نیاز دارم.... ...
کاربر سمیرا
ازت ممنونم بابت پست آخرت همون به من ایده و انگیزه داد ... حالا انگاری دارم با برنامه تو پیش میرم (البته بجای فیزیک فعلا ریاضی!)
شعر
بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار
خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار آفرینش همه تنبیه خداوند دل است دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار ...
امروز
سایه سر صف چه کردی ؟ فضولی و شری کردی !
نه بابا امروز سر صف با دهن باز و چشمای بسته و تا خود کلاس رفتم😂💔
شعر امروز
موضوع انشاد بزرگ شدن را تعریف کنید : در خاطرم ناید بگویم حرف پر سودی چون لیک ازین گفته نیاید نیک مقصودی اما چه گویم چاره چیست این زنگ انشاست تا بانگ زنگ آخرین بر عهده ماست در یک غروب تیره در گرمای تابستان من کودکی بودم پر از شادابی و ایمان درس هنر را سخت می پنداشتم اسان وای از من و استاد من از اینهمه خوبان بیچاره من باز ترس بر می داشتم سازی وان ساز را اسان شمردم از سر بازی آن مشق انگشت و زبر گیری و صد دانگه از دست من میشد شنیده بانگ چون غازی یک عصر با پای پیاده خسته و نالان از بیم حرف مادرم ترسان و بگریزان باهم قدم برداشتیم با مادرم رفتیم ...
شعر جدید _
...
نویسنده :
سایه
21:06