بهار دلکش۲
ای دلکشا دلبر کشانه برده ای از یاد من یاد دگر را توبه هرشب میکنم جز تو ندارم خاطری دیگر به سر را آتشی از عشق و دامت را کشیدی بر سرم وای بر من که از عشق و شرم تو سوختم و فریادت آمد بر سرم..... وای بر من که از عشق پاک تو حیران شدم داد بر من که به سر سودای دیگر آن شدم شرم بر من که نگاهم آمده بر پشت چشم چون گمانم میکند چون تو نبیند دیده ام به وقت یه شب لوس🙂 ...
نویسنده :
سایه
19:37