فرغون سواری در مدرسه
بچه های مدرسه ما
پریروز تو مدرسه دوچرخه ی بچه ی سرایدار رو برداشته بودن عین مهد کودکیا بازی میکردن
دختره(۵ سالشه) در اومد از خونشون به اینا پوکر نگاشون میکرد😐
بعد یکی از بچه های همون کلاس
اومد دوچرخه رو برد یه دور خودش سوار شد بعد بچه سرایدار رو سوار کرد تا خونشون بردش
بعد اینا کم نیوردن فرغون پیدا کردن فرغون سواری 😐
امروز دوباره بعد آزمون هماهنگ من رفتم بهشون گفتم بیایید منو سواری بدید 🤣🤝🏻
اینام کله شق دوباره فرغون آوردن بعد تو مدرسه سواری میدادن (مشاورمون امروز جای مدیر و معاون بود به تنگ و توبه اومد)
اینا رو دید
از بلندگو گفت
فرغون سواری خوش میگذره ؟
بزارید سر جاش 🤣
اینام یکی دوباره نشست رو فرغون اونیکی بردش
😐🤝🏻
مشاور پوکر فیس نگاه کرد گفت
اینا دیگه یعنی دیگه رد دادن😐🤝🏻🤝🏻
من یواش از بغلشون در اومدم گفتم منم سواری بدید🥲
سوار شون من همانا تا راه نیوفتاده جیغ میزدم🥲🤣🤣
اههههههههه با دهن باز 🤣🤣🤣
اونم میگفت مرررگگ،😐💔
بعدم افتادم💔😐
البته هنوز از بابت یه موضوعی عصبیم