روزمره
دیروز خانم نویسنده بیدار شد ساعت هفت و چهل و پنج (برای شروع خوبه)
پنکیک درست کرد
رفت کلاس والیبال کلی بیشترشون عوض شده بودند (یک هفته غایب بودم)
ما بین اینها یک اتفاق خیلی خوشحال کننده اتفاد که فهميدم خدای من همیشه حواسش هست..❤️❤️
کتابمو ویرایش کردم
اومدم نی نی وب و بازم نتونستم کامنتا رو جواب بدم
وشبم رفتیم پارک و والیبال دیدم🥲 کوته و مختصر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی